مبحث هفتم

با سلام

ما در کل دارای دو نوع عشق هستیم:

1_ عشق معنوی

2_عشق مادوی

۱ـ عشق معنوی: همان عشق به معبود هستی هست که هر کس بنا به دین و مذهب خود آنرا ستایش می کند
عشق به آفریدگار و دارنده بی همتا
عشقی که ناخوداگاه در ضمیر باطن ما وجود دارد
اگر به خودمان بیاییم میبینیم که این عشق چه بخهواهیم چه نخواهیم دامن گیر ماست ولی میزان آن در هر فرد بستگی به خودش دارد چرا که هر فرد وقتی جایی گیر می کند که دستش به جایی بند نیست ناخوداگاه از خداکمک می خواهد واین ثابت می کند که هر فرد چه کافر چه مسلمان به پروردگارش عشق می ورزد ولی خودش نمی خواهد این موضوع را قبول کند
۲ـ عشق های مادی:
این عشق خود دارای زیر مجموعه های بسیاری است که هر کدام وقت بسیاری می خواهد تا به آن پرداخته شود
انشاالله اگر عمری باقی در هفته آتی به آنها می پردازیم

مبحث ششم

سلام و دو صد سلام به شما دوستان 

 

آسمان غم گرفته ام  هیچ گاه برکه طوفانیم را امن نکرد
 

من در گفتار قبل فقط تعریف واضحی از ازدواج کردم و به همین اکتفا کردم تا مساله اصلی و عامل حیاتی آنرا بیابیم و باز هم می گویم که تعریف ازدواج فراتر از انیست که گفته شد
عامل اصلی به وجود آمدن ازدواج هیچ چیز بجز عشق نیست
اشتباهی که خیلی از ما جوان ها مرتکب می شویم عشق را با علاقه و دوست داشتن یکی و هم معنی می داریم
در صورتی که چنین نیست
من نمی خواهم کسی عشق را تعریف کند چون از قدرت درک و فهم ما خارج است به دلیل وسعت معنایش
اکثرا عشق را علاقه شدید قلبی معنی می کنند این نادرست نیست ولی صحیح هم نیست بلکه خلاصه این سه کلمه را عشق بر داشت می کنند
وقتی سخن از عشق در میان است باید عاشق و معشوقی هم باشد به اولین چیزی که ذهن ما سوق می خورد عشق آدمی به طرف {{ جنس مخالفش}} است ایا عشق فقط مختص به دو جنس انسان است؟
ایا می دانیم چند نوع عشق وجود دارد؟ 

چند نوع عاشق و معشوق؟
انشاالله اگر عمری باقی بود در گفتگوی بعد به این دو سوال پاسخ خواهیم داد و به اصلی بحث خودمان می پردازیم
 

من دوش دعا کردم و بادآمینا
تا به شود آن دوچشم بادامینا
کز دیده بدخواه تورا چشم رسید
وز دیده بدخواه تو بادآمینا